چرند و پرندهای گاه و بیگاه

نمی توان گفت باید نوشت

چرند و پرندهای گاه و بیگاه

نمی توان گفت باید نوشت

الهی به امید تو

خب فکر میکنم من تنها آدمی هستم که به روح پرفتوح بلاگفا درود و سلام میفرستم

روزهای اول خرابی بلاگفا مصادف شد با دو هفته پایانی کنکور بنده و بسی خرسند شدیم که هیچکس هیچ مطلبی نمی نویسه و ما میتونیم با خیال راحت به درس خوندنمون برسیم

ولی این سلام و صلوات تا روز 31 اردیبهشت ادامه داشت بعدش تبدیل شد به فحش خواهر مادر

خب یعنی چی؟؟ یعنی من روز تولدم روز به این بزرگی نتونم تو وبلاگم مطلب بنویسم؟؟؟

از آن پس هر روزه به بلاگفا فحش دادیم ولی همچنان مردد در اسباب کشی تا اینکه شوری حرکت بلاگفا از باسنش در آمد و ما تصمیم به اسباب کشی گرفتیم

الان من این همه حرف نگفته رو چجوری تایپ کنم؟؟رسما باید کل مغزمو تخلیه کنم من چجوری ماجرای کنکورمو بنویسم؟؟  چجوری ماجراهای مرغمامونو بنویسم؟؟ چجوری خاطره روز تولدمو بنویسم؟؟ اوووووووووف خیلی زیاده ولش کن

حالا اینا همه به کنار از کل زندگی دوستام جا موندم L

الان جوجک یاسی چند وقتشه؟؟ لوبیای آیدا به دنیا اومده؟؟ نیکولا چکار میکنه؟؟ پسرک لاله چه شیرین کاری جدیدی انجام داده؟؟چند وقته دقیقا مطالب تانزانیا رو نخوندم؟؟

بازشکر خدا گولو تو بلاگ اسکای سکونت داشت هر از گاهی روحمو شاد میکرد

از این پس اینا می نویسم J

..........................................................................................

پ.ن

امیدوارم راهی برای اوردن پستام به این وبلاگ باشه

نظرات 1 + ارسال نظر
گولو یکشنبه 17 خرداد 1394 ساعت 11:04

سلام سلام
اینجا خوبه
بهش عادت میکنی و خوشت میاد
لوبیا هنوز نیومده
پسرک خیلی آتیش می سوزونه و از کلاس اول فارغ التحصیل شده

دارم سعی میکنم خودمو آداپته کنم چاره چیه؟؟
40 روزه بلاگفا خرابه :(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد