چرند و پرندهای گاه و بیگاه

نمی توان گفت باید نوشت

چرند و پرندهای گاه و بیگاه

نمی توان گفت باید نوشت

تجربه اولین کار ...

تجربه خوبی بود ... ی کارخونه مرتب  با ی مدیر مهربون ک کارگرا دوسش داشتن بهش میگن اقا سید از اون سیدهای مهربون نازنین ...کارگرا هم متعاقبا منو دوس داشتن روز اولی رفتم بخش بسته بندی ک همش خانومه کلی با همشون حرف زدم نسبت ب خیلی جاها خیلی مشکلات رو ندارن ولی بدون مشکل نیستن فقط قسمت خوب ماجرا اینجاست که تو این کارخونه همه خانوما امنیت روانی و جسمی عجیبی دارن و خیلی مراقبشونن چیزی ک هیچ جای دیگه ای نیست... دختر یکیشون رتبش شده 7200 و حالا داره دوباره  واسه کنکور میخونه ب مامانش گفته سرنوشت من تو همین دانشگاست و میخوام خیلی خوب باشه خدا کنه نون حلالی ک مامانش بهش داده خیلی زود اثر کنه.. موقع برگشت کارگر خیلی جوونی رو دیدم ک بی هیچ حفاظی با حلال صنعتی تماس مستقیم داشت خیلی ذهنم درگیرشه که بتونم ی کاری براش بکنم !!! ولی دقیقا چکار هنوز خودم نمیدونم !!!

ی اقای ترک پیرمرد خیلی با نمک گردالی هم هست ک گویا موعد بازنستگیشه فقط چون دوس داره بمونه تو کارخونه نگهش داشتن و الان نقش بادیگارد منو داره همش با ی بیسیم دنبال منه ک کسی منو اذیت نکنه ی کم در حضورش معذبم خوب نمیتونم با کارگرا حرف بزنم ولی خیلی با نمکه !!!! ی پیرمرد گردالی که ترکی حرف میزنه با نمکه دیگه !!!

راهش خیلی طولانیه عصر از کارخونه ساعت 4 اومدم بیرون دقیقا 7 خوابگاه بودم و ناله و کوفته و خسته

هیچ دلم نمیخواد فکر کنید که الان همه چی گل و بلبله ها عرضم ب حضورتون این اتفاقا مال ساعت 11 ب بعده ... از ساعت 8 تا 11 رو ی دل سیر گریه کردم تو اتاقم تنهای تنها ...و کارگر بیچاره ای ک دنبال رانیتیدین بود رو شوکه کردم فقط نگاهم میکرد !!! مهندس خانمی که بره داخل کارخونه ای ک نود ونه درصدش مرده بعد بشینه گریه کنه اصلا گزینه مناسبی واسه ایمنی نیست !!

بعدهم خیلی خوشحالم ک کار دارم و یادمم نمیره ک اگه خدا نمیخواست من کار پیدا نمیکردم و الانم خیلی ممنونشم  

داداش پیام فقط 4 سالشه ی عمل قلب باز داره نمیدونم اصلا خطر داره؟نداره؟ چجوریه ولی عمل قلب باز از نظرم واژه وحشتناکیه ... بین دو بطنش و بین دو دهلیزش سوراخه واسه این ی مورد هم روی موارد قبلی دعا کنید.. 

نظرات 1 + ارسال نظر
فریدا پنج‌شنبه 16 مهر 1394 ساعت 13:22

عزیز دل
فکر کنم اشتباه شده و تشابه اسمیه
من وبلاگی ندارم بانو...
دلت شاد باشه انشالله
خوشحالم از آشناییت

اره عزیزم احتمالا شاید چون اسمت خاص بوده فکر کردم ممکنه همین ی دونه تو دنیا باشه ...
وبلاگ فریدا هم وبلاگ خوبیه بخونش ... لینکش تو وبلاگم هست
مرسی عزیزم منم خوشحال شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد