چرند و پرندهای گاه و بیگاه

نمی توان گفت باید نوشت

چرند و پرندهای گاه و بیگاه

نمی توان گفت باید نوشت

زبان نفهم

هشت بهمن 93

من زبان نفهم ترین آدم دنیام..اصلا نمیفهمم نه ببخشید مقدار نسبتا کمی میفهمم ولی ب حد کفایت چیزی نمیفهمم. اصلا از همین نفهمیدن بود ک گندخورد در سال 93 و آنهایی ک فهمیدند عاقبت بخیر شدند و من نفهم نشستم وردل مادر گرامی و آنها هی نفهم بودن من را کوبیدند بر فرق سرم یا نمیدانم شاید هم جای دیگری کوبیدند . خب نفهم بودن ب قاعده کلی در دنیای امروز چیز خوبی است و فهمیدن درد دارد وهرچه نفهمی راحت تر است منتها مشکل بنده اینجاست ک من درد ها را میفهمم ولی زبان نفهمم یعنی زبان را نمیفهمم.. من زبان انگلیسی را نمیفهمم. شاید هم ب قدر نیاز از پسش بربیام ولی من ب صراحت میگویم زیر زبان علوم پزشکی چندین قلو زاییده ام و زایمان سختی هم داشته ام ب طوری ک حس میکنم روی ماتحت مبارک هم اثر کرده این سختی و من هر روز و هر روز و تا روز کنکور درگیر این کتاب زبان هفتصد صفحه ای ب امید درصد چهل خواهم بود.. برایم دعا کنید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد